یا حسین گفتیم و عشق اغاز شد.......

 

و حسین............ 

  

 

خداوند نظاره کردو بالا بود 

 

حسین بن علی هم سر جدا بود 

 

ز عرش کبریایی خون می ریخت 

 

مگر خون خدا هم می توان ریخت......... 

 

 

خواستم بنویسم اما انگار مجالی برای نوشتن نیست شاید مثل همیشه وصف ارباب  

 

قلبی به بزرگی قلب عباس می خواهد یا شاید احساسی مثل احساس زینب..... 

 

 

اما  حسین..............  

 

حسین جان  ارام اقا!!! ارام برای پرواز شتاب کن..... حق داری وفای زمینیان ندیدی  

 

اسمانیان در انتظارت ......اری کو وفای زمینیان...... 

 

زمینیان را چه به مهر اسمانی............ اما تو باز مرا از خود نمی رانی ..... 

 

توی اسمانی باز من زمینی را از خود نمی رانی ........ 

 

و این یعنی حسین....... سلطان گذشت و محبت 

 

اری از تو چه انتظاری جز این.....پدرت که نام اوری دلدادگی بود و مادرت ژرفای پاکدامنی ..... و حسین تو خود چیستی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

 

زبانم .......  

 

دلم عاجز ....... 

 

   

دانی که چرا اب فرات گشته گل الود 

 

شرمندگی اش از لب عطشان حسین است...................... 

 

نظرات 13 + ارسال نظر
هدی شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:28 ب.ظ http://elmoservat.blogfa.com

سلام آقا مهدی
ایام حزن و اندوه به شما تسلیت می گم..

در این ایام ما را از دعای خیرتون محروم نفرمایید...
...

ع.ر.وطن دوست یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ب.ظ http://123tamam.blogsky.com

سلاام مهدی جان!


تسلیت باد این ایام!

نوشته هات قشنگ تر از اونیه که به نظر میرسه!دستت درست!

کجایی ؟!
خبری ازت نیست!

قربونت
یا علی

امیر چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:51 ب.ظ


سلام

از علیرضا که سراغت رو گرفتم گفت سرش به مسائل هیئت گرم

خوش به حالت

ما رو از دعای خیرت محروم نکن

یا علی

مینا شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:53 ب.ظ http://poshtpanjere.blogfa.com

به به سلام بر آقا مهدی !!!!!!!!!!!!!!
خیلی عالی بود ...
دانی که چرا کعبه حق گشته سیه پوش
زیرا که خدا نیز عزادار حسین است
...
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست
این چه نوری است که اندر دل هر خرد وکبار
هر دلی مینگرم منزل کاشانه اوست
هر مکانی که بود بزم سعادت بر پا
زینت بزم زجانبازی مردانه اوست

یه یار دیرین یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:13 ب.ظ

سلام
آره من اون مرد هزار چهره ام!!
خوب ولی یه چهره واقعی دارمم اونم عاشق اهل بیتم عشع و عرفان معرفت و دنبال معنا رفتن کار من است بس.
شهر ما شهر شور و شاید شعور حسینی اشت ولی با هیچ کدوم حال نمی کنم احساس می کنم یه استاد پشت کلاس ابتدایی نشسته دوست دارم تو جلسات آیت الله املی باشم سنگین و پر حرارت ....
بگذریم تاهل هم خوبه هم بد!
خوبیش به نزدیکی عقایده
بدیش به اجبار به پایبند بودن به یک سری مراسم دست و پا و حتی بال گیر برای جلوگیری از پرواز و عروج
ما دیگه وبلاگمون رو 2-3 ماهی تعطیلیدیم....
بگذریم اومدم خداحافظی کنم و برم
بای بای
موفق و پیروز و سر بلند باشی و شهید راه مهدی صاحب زمان

حس یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:39 ب.ظ http://taraavosh.blogsky.com

سلام بر جناب الف
بدجوری سایه تان سنگین شده.
چیزی شده؟
اعظم الله اجورکم

[ بدون نام ] دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:42 ب.ظ

سکوت و همچنان سکوت

سید چهارشنبه 15 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:18 ب.ظ http://bidmajnoon.blogsky.com/


سلام...

عزاداری هاتون قبول...


صبح نزدیک است و ...

شیخ معصومه چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:11 ب.ظ http://shaikh-masomeh.mihanblog.com/

سلام.
حسین(ع) تشنه ی آب نبود، تشنه ی لبیلک بود!

با مطلب
من، بهاره،21 سال دارم!
به روزم.

مضاعف باشید...
یا علی

همت شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:18 ق.ظ http://heyatonline.blogfa.com

هر چند که دیر یادمان افتاده ست
اینکه تو نیامدی دلیلش ساده ست

ما تا سر کوچه آب و جارو کردیم
گفتیم بیا جهان ما آماده ست

M.M شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:48 ب.ظ

همت جان جهان اماده باشد ما چه؟
امده ایم؟
یا نکند پشت این اب و جاروها انسوی دیوارها پناه گرفته ایم؟
می ترسم از روز اشکار شدن درونها
همان روز که وعده اش حتمی است
می ترسم از پس این پرده ها
می گویند اب روشنی است
اب برای من هم می شود روشنم کند؟
مومن از این چیزها ننویس دلمان بسوزد!

[ بدون نام ] یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:49 ب.ظ

ما یا علی گفتیم

امین شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:55 ب.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام مهدی
بابا تو پس کجایی؟ دلمون برات تنگ شده!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد